شبکه چهار - 23 تیر 1402

"برهنگی" در عرصه عمومی، بستر "خشونت جنسی" ("حجاب"؛ حفاظت از "زیبایی"، نگهبانی از "عشق")

روز بزرگداشت "عفاف و حجاب" و مدیریت " اخلاق جنسی" _ ۱۴۰۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

محضر خواهران عزیز سلام عرض می‌کنم.

فرمودند که بحث حجاب و عفاف؛ البته من در یک چنین جمعی که همه خواهران صددرصد محجبه هستند نمی‌دانم در چنین جمعی راجع به حجاب صحبت کردن، که مستقلاً مخاطب شماها باشید چه ضرورتی دارد؟ مخاطب اصلی این بحث آن بخشی از مردان و زنانی هستند که مسئله حقوق جنسی و اخلاق جنسی را و آثار برهنگی، چه مردانه و چه زنانه، در عرصه عمومی را نمی‌دانند خب الآن هم که آن‌ها در این جلسه نیستند. اگر اولاً خواهران عزیز و خانم‌های محترم اگر نکته‌ای، سؤالی، فرمایشی در این باب دارند که به نظرشان می‌رسد راجع به آن، ذیل عنوان پوشش و حجاب صحبت کنیم آن را بفرمایند که من در پاسخ یا در رابطه با فرمایش شما نکاتی را عرض کنم. و اگر سؤال یا نکات خاصی الآن مد نظر عزیزان نیست من یک نکاتی را به عنوان مقدمه عرض کنم و هر وقت فرمایشی داشتید و نکته‌ای به ذهن‌تان رسید ما شنونده باشیم. کدامیک از این دوتا به نظرتان بهتر است؟ یعنی جلسه را با سؤال و گفتگو شروع کنیم یا بنده یک نکاتی را عرض کنم بعد؟ این بحث‌های اخیر که چند بُعد دارد یک بُعد آن به همین بحث ما مربوط است که ما راجع به آن بُعد صحبت می‌کنیم. چون اتفاقاتی که در این ایام افتاد بُعد رسانه‌ای داشت و دارد، بُعد سیاسی، بُعد فرهنگی، بُعد اخلاقی، بُعد آموزشی، رسانه‌ای، ‌اقتصادی، امنیتی دارد. اما آن بُعدی که شاید به همان دلیل هم دوستان این جلسه را گذاشته‌اند بُعد فرهنگی و فرهنگ پوشش است. و آن این که یک کلاهبرداری بزرگ در این وسط دارد صورت می‌گیرد که توهین به زن به عنوان خدمت به زن جا بیفتد. یعنی برهنه شدن در عرصه عمومی که یکی از بزرگترین اهانت‌ها به زن است به عنوان رهایی زن، آزادی زن مطرح بشود. این یک کلاهبرداری بزرگ است. برهنگی زنان در عرصه عمومی، صددرصد به نفع مردان است. یعنی مردهای بی‌تقوا در دنیا، بزرگترین طرفداران کشف حجاب و برهنگی زنان در عرصه عمومی هستند. میلیاردها پول در دنیا دارد خرج پورنوگرافی می‌شود، خرج سکس می‌شود پول می‌دهند که بدن زنان را ببینند و استقبال می‌کنند از این که خانم‌ها با کمترین لباس در عرصه عمومی باشند و چه در دانشگاه، چه اداره، چه خیابان، چه پارک، این مردان هستند که استقبال می‌کنند که زن، هیچ حریمی برای بدن خودش نداشته باشد. مردها عمدتاً مجاناً دید بزنند، مجاناً بدون هیچ تعهد و مسئولیتی شهوترانی کنند، از دیدن بدن زنان و حرف زدن با آن‌ها، شوخی کردن و صمیمی شدن و خلوت کردن لذت ببرند بدون این که مسئولیت مردانگی را در برابر زن بپذیرند چه مسئولیت اخلاقی، حقوقی، اقتصادی، و... همه جای دنیا معمولاً‌مردها از ازدواج فرار می‌کنند چون ازدواج مرد را مسئول می‌کند و باید پاسخگو باشد.  زنان عمدتاً بزرگترین صدمه بینندگان از فروپاشی خانواده یا ترک ازدواج هستند. یک مسئله مهم همین است که می‌آیند با اسم‌های فریبنده، بزرگترین ظلم‌ها و خیانت‌ها به عنوان خدمت تلقی می‌شود. مثلاً ازدواج سفید به عنوان یک کار روشنفکرانه و خدمت به زن مطرح می‌شود در حالی که این بزرگترین خدمت به مردان فاسد است چون معنی‌اش این است که مرد به زن می‌گوید من هیچ تعهدی را به تو نمی‌دهم، هیچ قراردادی را هیچ ازدواجی را با تو امضاء نمی‌کند نه دائم نه موقت، هیچ مسئولیتی را من در برابر تو نمی‌پذیرم، تا وقتی که خوشم بیاید از تو لذت می‌برم و به نفعم باشد با تو زندگی می‌کنم هر وقت هم نخواهم با یک اردنگی برو دنبال کارت. معنی ازدواج سفید همین است. خیانت به زن بیش از مرد است و از نگاه مادی خدمت به مرد است. برهنگی هم همین‌طور است. قرآن وقتی که بحث حجاب را مطرح می‌کند اول خطاب به مرد می‌کند و می‌گوید به مردان مؤمن بگو که مراقب نگاه‌ها و چشم‌هایشان باشند یعنی دید نزنند. به زنان به قصد لذت جنسی خیره نشوند اول به مرد خطاب می‌کند و بعد می‌فرماید مراقب رفتار جنسی‌تان باشید. حفظ فرج، یعنی کنترل رفتار جنسی. یعنی در مسائل شهوترانی که حق بشر است، شهوت نعمت خداست اگر شهوت نبود، لذت جنسی نبود ازدواجی صورت نمی‌گرفت. قرآن می‌فرماید این عشق بین زن و مرد یک آیه الهی است. خداوند می‌فرماید چگونه است که این‌قدر زن و مرد، دختر و پسر این‌قدر عاشق همدیگر هستند، زن و شوهر این‌قدر همدیگر را می‌خواهند این این مودت یکی از آیات الهی است یعنی این عشق الهی است. هم عشق و عاطفه و هم شهوت، هر دو الهی است. زیبایی؛ که بعضی‌ها فکر می‌کنند حجاب یعنی کتمان زیبایی! مبارزه با زیبایی! نه؛ یعنی احترام به زیبایی. یعنی حفاظت از زیبایی. یعنی زیبایی تبدیل به یک کالای مفت حراج شده در اختیار مردان فاسد یا مردانی که فاسد نیستند ولی مردان غیر مسئول هستند قرار نگیرد. بعد قرآن در آیه بعد به خانم‌ها خطاب می‌کند که شماها هم نگاه‌هایتان را مدیریت کنید. نگاه‌هایی که به مردان مختلف علامت جنسی می‌دهد مراقب این نگاه‌ها باشید. نگاه جنسی مخصوص به همسر است. یعنی زن یا مردی که با او تعهد و میثاقی امضاء کردید که من و تو، وفادار به هم هستیم و مسئولیت در برابر یکدیگر را می‌پذیریم. ما هم عاشق هم هستیم و هم از هم لذت جنسی می‌بریم و باید ببریم حق ماست. همه چیزهایی که می‌گویند در عرصه عمومی نکنید می‌گویند در عرصه خصوصی بکنید یعنی شهوترانی، لذت جنسی،‌ انواع کارها، عشوه، آرایش، برهنگی، همه در عرصه خصوصی مستحب بلکه عبادت است. حتی پیامبر(ص) می‌فرماید آمیزش زن و شوهر عبادت است چون آن‌ها را به لحاظ هم جنسی و هم عاطفی به تعادل می‌رساند. اسلام طرفدار سرکوب غریزه جنسی نیست، طرفدار رهایی و بی‌قیدی انگیزه جنسی هم نیست. غریزه جنسی یک فرصت است نه یک تهدید، اما وقتی که از اخلاق و شریعت و عدالت فاصله گرفت این فرصت به تهدید تبدیل می‌شود. آب اگر به شکل باران بیاید فرصت است اما اگر به شکل سیل و سیلاب بیاید تهدید است. شهوت همین‌طور است. ترس همین‌طور است. خشم همین‌طور است. اگر خشم در حد متعادل باشد باعث می‌شود که شما از حقوق خودتان دفاع کنید، تهدیدها را کنار بزنید اما اگر خشم افراطی شد و از کنترل خارج شد فرصت، تهدید می‌شود به دیگران و به خودت صدمه می‌زنید. شهوت هم همین‌طور است. خداوند این موتور را روشن کرد، خداوند زیبایی را آفرید، خداوند عشق به زیبایی را آفرید. هر چیز، یا شخص، یا فکر، یا اخلاق، یا منظره‌ای که زیباست این تجلی زیبایی خداوند است «ان الله جمیل» خدا زیباست «و یحب الجمال» ‌و زیبایی را دوست دارد. پیامبر(ص) اگر می‌دیدند کسی ژولیده و نامرتب است می‌فرمودند این یکی از علائم کم‌ایمانی فرد است که برایش مهم نیست با چه ظاهری بیرون می‌آید. برایش مهم نیست که وقتی بقیه نگاهش می‌کنند حالشان بهم بخورد یا یک آرامشی پیدا کنند. یک وقتی در خانه ایشان را زدند آمدند بروند دم درب، توی آب خودشان را نگاه کردند و سر و صورتشان را مرتب کردند، خانم ایشان گفتند که حالا چه وقت این کار است در زدند، فرمودند آن کسی که دم در است این حق را دارد که وقتی قیافه من را می‌بیند نگوید این چه سر و وضعی است. اصلاً چرا بیشترین خرج پیامبر(ص) پول عطر ایشان بوده نه پول شکم و غذا؟ پس حجاب برای حذف زیبایی نیست بلکه برای حفظ زیبایی است برای این است که دستمالی نشود. حجاب ضد شهوت و لذت جنسی هم نیست برای مدیریت آن است که در جای خودش مصرف بشود، فرصت است که نباید به تهدید تبدیل بشود. وقتی برهنگی و بی‌حجابی مطرح شد قدم بعدی آرایش و تبرّج و خودنمایی در محیط کار و محیط دانشگاه و این طرف و آن طرف است که باید آن وقت مسابقه زیبایی راه بیندازید برای جلب مردان! بخصوص مردانی که قدرت و ثروت و امکانات دارند یعنی باید مسابقه بگذارید که دیده شوید آن هم نه انسانیت تو دیده بشود بلکه جذابیت تو دیده بشود. این‌جا جذابیت تو به نفع تو مصرف نمی‌شود بلکه به نفع مردان سوء استفاده‌گر مصرف می‌شود. این‌ها چیزهایی است که باید بعضی از اقشاری که فکر می‌کنند حجاب یک نوع تهدید یا تحمیل یا فشار علیه زن است، یا یک نوع توهین به زن است باید این‌ها را متوجه باشند که دارند کلاه آن‌ها را برمی‌دارند. حتی قرآن در آیه بعدی که به خانم‌ها خطاب می‌کند می‌فرماید شما هم نگاه‌تان را کنترل کنید در عرصه عمومی زن و مرد به همدیگر نگاه‌های جنسی، علامت‌های جنسی، تبرّج، خودنمایی‌های جنسی و دعوت جنسی نداشته باشید جای این‌ها در خانه است با آن مرد یا زنی که با هم تعهد متقابل اخلاقی و حقوقی دارید. ابعاد دیگر هم دارید شما غیر از بدن و خوشگلی و لذت موقت، انسان نیازهای دیگر هم دارد. اقتصاد آن هست، امنیت آن هست، عاطفه‌اش هست، کرامت و حرمت آن هست. آن‌ها چه می‌شود؟ اسلام می‌گوید همه این‌ها را با هم ببینید. نه جدا جدا. وقتی بخواهید همه این‌ها را ببینید جذابیت جنسی و شهوت و لذت و برهنگی و عشق، اگر در کنار این چیزهای دیگر هم باشد، یعنی حرمت، کرامت، عدالت، اخلاق، حقوق، محبت، وفاداری، تأمین اقتصادی، همه این‌ها که با هم باشد به نفع هم زن است هم مرد است و هم فرزندان‌شان. ولی کسانی که با شعار آزادی و زندگی و عشق و حال و... و به اسم تکریم زن، زن را می‌خواهند قربانی کنند. این خط 200 سال است در غرب آزمایش شده، نتیجه آن این شده که دیگر خانواده‌ای تشکیل نمی‌شود، دیگر زنان و مردان ازدواج نمی‌کنند، نتیجه آن این شده که در این شهرها بچه‌ها نمی‌دانند پدران‌شان کیست؟ مادرهایشان را معمولاً می‌شناسند ولی پدران‌شان را نمی‌دانند کیست، و این ظلم بزرگ به زن است که مادر می‌شود و ظلم بزرگ به کودک است. از کشف حجاب شروع می‌شود و بعد به سمت برهنگی و بعد به سمت استثمار جنسی زن و انواع استثمارهای او می‌رود. شما می‌دانید الآن ده‌ها میلیون زن دارند در دنیا برای سکس قاچاق جنسی می‌شوند از دختران خردسال نابالغ تا زنان جوان میانسالی که بشود از آن‌ها استفاده کرد. قربانیان سرمایه‌داری. اسمش این است که برده‌داری نیست. بزرگترین برده‌داری‌ها در حد صدها میلیون هنوز عین سابق هست یعنی آدم‌ها را خرید و فروش می‌کنند. هم بردگی اقتصادی از آن‌ها می‌کشند و هم بردگی جنسی. حالا از طریق رسانه، فرهنگ سازی، فضای مجازی، می‌خواهند کاری کنند یعنی همه جای دنیا دارند می‌کنند خیلی جاها کردند و این‌جا هم به این شکل بخشی از جامعه را موفق شدند که این فکر کند که ابزار جنسی شدن یک ارزش است. دیدید این روزها یک خانمی در اروپا لخت کامل شد و برهنه کامل شد گفت این بدن چشه؟ همه از این بدن شیر خوردند انگار همه از او شیر خوردند آن‌ها از مادران پاک شیر خوردند نه از امثال تو. همه از این شیر خوردند، همه از این استفاده کردند! ما بدن را کشف کردیم برای چه می‌خواهند بدن را سرکوب کنند! یک کلمات اگر نگوییم احمقانه، احمق‌پرور. حالا جالب است این در هلند این کار را کرد پلیس هلند او را گرفت. او به خیالش آن‌جا هم ایران است! همان خانم الآن زندان است گفتند یعنی چه این‌طوری در خیابان لخت شدی! ما با برهنگی و لختی مشکل نداریم منتهی قانون داریم در خیابان که نباید بیایی لباس‌هایت را کامل دربیاوری. این‌طوری است! یعنی انسان را به پایین‌تنه فروکاستن است! البته بحث حجاب ناقص که به آن بدحجابی یا شل‌حجابی می‌کنند با بحث کشف حجاب فرق می‌کند. بدحجابی هم یک نوع نیست همه مثل هم نیست انواع دارد، بعضی‌ها فکر می‌کنند همه یک جور است یک بخش مهمی از آن آموزش ندیدن است یعنی در خانواده‌ای که عمه و خاله و مادر و خواهرهایش همین‌طوری بودند مادربزرگش هم از زمان شاه همین‌طوری بودند. بخش مهمی از جامعه ما قبل از انقلاب بی‌حجاب بودند. رضاخان اول با چوب و چماق بی‌حجاب کرد بعدش با فرهنگ‌سازی. سال 55 و 56 هم گفتند از توی دبیرستان و مدارس راهنمایی هم دختران باحجاب حق ندارند بروند و بیایند همه باید بی‌حجاب بشوند. تقریباً یک سال و نیم قبل از انقلاب که این ‌طور کارها هم در انقلاب نقش داشت. یک عده فقط از روی تنبلی است حوصله ندارد تابستان می‌گوید گرم است حوصله حجاب را ندارم. یک عده‌ای روی لجبازی با پدر و مادرش. یکی لجبازی روی مسائل سیاسی است، که البته این‌ها قبلاً خیلی کم بوده این‌طوری نبوده که می‌خواهند این‌طوری سیاسی‌اش بکنند. یک عده هستند که اصلاً نمی‌داند که پوشش بدن هم جزو احکام قطعی اسلام و قرآن است. من شنیدم که این تیپ‌ها می‌گویند اصلاً حجاب در اسلام نیست این آخوندها ساختند! اصلاً خبر ندارد. یک عده هم روی مد و مدزدگی است یک جمع خانوادگی و دوستان است که همه این تیپی هستند این خودش هم آن شیوه را قبول ندارد ولی می‌داند اگر عین آن جماعت نشود مسخره‌اش می‌کنند. شخصیتی که مقابله کند ندارد. یک خانمی به خود من سال‌ها پیش در دانشگاه گفت، خانم باشخصیت، درس خوانده و حدود 43 ساله بود، آمد گفت فلانی من – چون آن موقع هم بحث حجاب بود – گفت این تقسیم‌بندی که تو کردی من قبول دارم من اصلاً دنبال فساد نیستم راست هم می‌گفت. گفت من 40 سال دارم پدرم مریض است و افتاده، سن مادرم بالاست الآن چند سال است که خواستگار برای من نمی‌آید که امکان تشکیل زندگی داشته باشم من اگر یک کمی به خودم نرسم بیرون نیایم توی دانشگاه و این طرف و آن طرف، شانس پیدا کردن همسر برای من صفر است. خلاصه‌اش این بود که می‌گفت من می‌خواهم ازدواج کنم اگر برای من خواستگار نیاید و من اگر به خودم یک کمی نرسم نمی‌شود. این هم یک تیپ بود. اما بعضی‌ها هستند که طرف فاسد است اهل فحشاست. یا فساد سازماندهی شده از خارج و داخل و گروهک‌ها و سرویس‌های جاسوسی هستند که ما این نمونه را در قضایای اخیر خیلی دیدیم. با این دو گروه آخر باید حتماً برخورد اطلاعاتی – امنیتی کرد چون این‌ها اطلاعاتی امنیتی هستند اما با این 7- 8 مورد و بیشتر، عمدتاً این‌ها با پاسخ به سؤالات و امکانات و صحبت کردن اصلاح می‌شود. باید امکان ازدواج فراهم بشود نمی‌شود میلیون‌ها دختر و پسر مجرد، چند سال از سن ازدواج‌شان بگذرد نتوانند ازدواج کنند، نتواند یک اتاق اجاره کند. خب یک نتیجه‌اش این است. باید این امید به آینده، امکان ازدواج، امکان اشتغال، یک مسکن حداقلی داشته باشد تا بتوانند ازدواج کنند، اگر بتوانند ازدواج کنند بخشی از این‌ها حل می‌شود نه همه‌اش. چرا چون ما همین الآن هم داریم زنان و مردانی که ازدواج کردند خانه و شغل هم دارند ولی باز هم گرفتار این مسائل هستند یعنی مرد با ده‌تا زن دیگر ارتباط دارد. زن شوهردار با مرد دیگری متأسفانه ارتباط دارد! مرفه هم هستند. مشکل این تیپ‌ها که دیگر اقتصاد نیست این تیپ‌ها مشکلات دیگری دارند. نمی‌شود کلاً رها کنیم و بعد از چند سال بعد ببینیم دشمن روی ذهن یک عده‌ای کار کرده و از آن‌جا دستور و شعار می‌دهند. در همین قضایای اخیر، اتفاقی افتاد که من در همه عمرم نه دیدم و نه شنیدم، اگر صدتا از این دخترها با دوست پسرهایشان – من معذرت می‌خواهم – انگشت‌هایشان را این‌طوری بالا آوردند. این خیلی فحش بد و زشتی است. برای یک مرد و پسر لات چاله‌میدانی هم این زشت است چه برسد به یک دختر. انگشتش را این‌طوری کرده و بعد یک فحش‌های رکیکی که من واقعاً نمی‌توانم بگویم! ظاهر آن یک شعار سیاسی است ولی همه‌اش پایین‌تنه‌ای. این اصلاً نه سیاسی است، نه دانشگاهی است، نه نخبگی است، ‌نه روشنفکری است، هیچی نیست‌ بلکه لات‌بازی است. این یک نکته.

من چندتا از ریشه‌های قضیه را عرض بکنم این موقعیتی که در ذهن بچه‌های ما و کل جهان می‌خواهند بکنند که سبک زندگی اروپایی و غربی، این ایده‌آل است، این انسانی است، این به نفع زن است، این انسان است، این‌ها اومانیستی است، اینها کشف جدید بشر است. کشف بدن زن! این‌ها خیال می‌کنند الآن این‌ها بدن زن را ‌کشف کردند. آن خانمی که لخت شده بود گفت الآن این بدن چشه؟ به خیالش که کسی گفته این بدن مشکلی دارد! بحث این است که شما فرق دستشویی و حمام و اتاق خوابت را با خیابان و پارک متوجه نیستی. اتفاقاً هلند یکی از حکومت‌هایی است که به لحاظ جنسی خیلی لاابالی است یعنی در همین هلند آمستردام، خیابان‌هایی هست که دختران و پسران، زنان و مردانی پشت ویترین، عین کالا عین جاروبرقی و استکان و قوری، دختران و پسران، زنان و مردانی آرایش کرده، پشت ویترین نشسته‌اند، عین ویترین مغازه‌ها روی آن‌ها قیمت است که شما این را می‌توانید با خودتان مثلاً یک هفته خانه‌تان ببرید هر کاری می‌خواهید بکنید این هم قیمتش است. این‌قدر توهین به آدم‌ها. بازار برده‌فروشی که می‌گفتند همین بوده، این که از آن بدتر است. می‌خواهم بگویم هلندی که این‌طوری است که در بعضی از رستوران‌هایش همین‌طور که قهوه و مشروب سفارش می‌دهند ماری‌جوآنا و مواد مخدر آزاد شده و در بعضی از رستوران‌هایش سفارش می‌دهند! مثلاً می‌گویند این‌قدر ماده را برای من بیاورید مصرف می‌کند مثل ساندویج! با وجود این‌ها، همین هلند این خانم را گرفته است که می‌گفتند در ایران در فضاهای زیرزمینی مدل بوده، آن‌جا که لخت شده گفته می‌خواهیم زنان ایران را آزاد کنیم دولت هلند او را گرفته که زنیکه دیوانه، این کارها چیست که در خیابان‌ها می‌کنی!

راجع به پوشش هم یک سؤالی که باید بعضی‌ها جواب بدهند این است که یک وقت می‌گوید ما اصلاً با برهنگی و اختلاط و مناسبات جنسی اصلاً مشکلی نداریم! بله، عقیده یک عده همین است، دیدید باز یکی از همین ضد انقلابی‌ها در اروپا گفت که ما اصلاً ناموس نداریم ما اصلاً ناموس را قبول نداریم ناموس چیست! صریح گفت. گفت بله ما طرفدار بی‌ناموسی هستیم. این خرافات چیست؟ زن است و مرد، و هر کاری هر وقت خواستند بکنند. خب یک کسانی معتقدند اصلاً ناموس معنی ندارد، مفهوم پوشش و اخلاق و خانواده و مسئولیت معنی ندارد حالا از آ‌خرت و بهشت و جهنم و خدا و پیامبر بگذریم. اگر کسی این‌ها را قبول ندارند که هیچی، چون اختلاف بحث، بنیادین است. باید از ریشه بطور رادیکالی باید بحث کرد چون این اختلاف خیلی رادیکالی است که این جهان‌بینی‌ای است؟ و چه انسان‌شناسی کثیفی است. اصلاً فرق انسان و بوزینه چیست؟ در این نگاه فرق انسان و خوک چیست؟ انسانیت انسان به چیست؟

دوم این که؛ بزرگترین قربانیان این تفکر زنان هستند چون زن از مرد آسیب‌پذیرتر است. در روابط اجتماعی، اقتصادی و مسئله خشونت و جنسیت. نقش جنسی مرد با نقش جنسی زن یک‌جور نیست این را هر زن و مردی می‌فهمد. کارکرد جنسی مرد و زن یک‌جور نیست و به همین دلیل نسبت مردان به زن، غیر از نسبت زن به مرد است از یک جهت شبیه است و از یک جهت کاملاً متفاوت است. نگاه زن به مرد با نگاه مرد به زن که یک‌جور نیست. حتی یک آماری گرفته بودند همه جای دنیا، این‌جا هم همین‌جور است این دوست دختر و پسرها، اکثر دوست دخترها به فکر ازدواج با دوست پسرشان هستند یعنی این را به عنوان پدر بچه‌هایش و همسر آینده‌اش می‌بیند بیشتر بُعد وفا و عاطفه در ذهنش است. پسر بیشتر به فکر بدن است می‌خواهد زود این را برهنه کند، می‌خواهد زودی با او همخوابه بشود و لذت جنسی ببرد و معمولاً هم حاضر نیست با او ازدواج کند. خیلی از این پسرهایی که دوست دختر دارند به مادرهایشان می‌گویند که با این‌ها ازدواج نمی‌کنم اگر می‌خواهی برایم زن بگیری زنی بگیر که من مطمئن باشم با پسرهای دیگر قبلاً نبوده! چون بعداً هم باز ممکن است باشد.

و بعد از یک جهت دیگر قربانی برهنگی زن است. چون وقتی که زنان برهنه جذاب، بی‌حجاب، کم‌حجاب در خیابان و عرصه عمومی و دانشگاه زیاد می‌شوند چه اتفاقی می‌افتد؟ وقتی که زنان در محیط کار و خیابان کشف حجاب کنند بعد کم‌کم آرایش کنند، البته حد که ندارد، اول می‌گوید خب چرا تا این‌جا؟ بعد می‌گوید چرا تا این‌جا نباشد؟ خب چه می‌گویی؟ بعد می‌گوید این‌جا، به چه دلیل این‌جا بله این‌جا نه؟ بعد می‌گوید آستین حلقه اجباری هم نمی‌خواهم. بعد مرد هم می‌گوید من نمی‌خواهم شلوار اجباری بپوشم! خب چرا بعداً نگوید شورت اجباری نمی‌خواهم بپوشم؟ اصلاً به چه دلیل می‌خواهی جلوی او بایستی بگویی نه؟ حد توقف آن کجاست؟ آن وقت سؤال این است که اگر یک خانمی ازدواج کرده شوهرش در محل کار، در خیابان، در اتوبوس، در دانشگاه با ده‌تا خانم دیگر که خودشان را نمی‌پوشانند، آرایش می‌کنند، پوشش مناسبی ندارند، جذابیت زنانگی‌شان هست این زن که شوهرش... یعنی همه شما خانم‌هایی هستید که در یک محیطی هستید که ممکن است با مردانی سروکار داشته باشید. شوهران‌تان هم در محیط دیگری با زنانی. اگر در این محیط قرار باشد که زنان مثل شماها نباشند یعنی شروع کند به عشوه‌گری و نیمه برهنه، کشف حجاب و آرایش. زن خودش که در اداره دیگر است آن هم همین کار را می‌کند یعنی او هم با مردان دیگری همین رابطه را دارد بعد هر زنی احساس می‌کند که ممکن است شوهرش که امروز سر کار می‌رود و می‌آید دیگر دلش با من نباشد، با آن دوتا خانم دیگر باشد چون آن‌ها از من قشنگ‌تر هستند، آن‌ها آرایش می‌کنند، قشنگ‌تر حرف می‌زنند، دل این را بردند! یعنی باز هم نه تنها آن زنی که برای خودش حریم قائل نیست قربانی می‌شود چون آن مرد فقط برای سوء استفاده از تو می‌آید بعد هم رهایت می‌کند پای تو نمی‌ایستد خودش را که فدای تو نمی‌کند برای لذت سراغ تو آمده، اکثراً این زن که خودش قربانی می‌شود. زن مرد هم که یک خانم دیگر است آن زن هم قربانی می‌شود چون شوهرش را از دست می‌دهد. مرد به خیابان می‌آید می‌بیند زن‌های عجق‌وجق هستند بعد به خانه‌اش می‌آید می‌گوید اگر این‌ها زن هستند زن ما پس کیست! اگر این‌ها که ما دیدیم زن بودند پس این زن من چیست. زن هم همین‌طور، وقتی مردان دیگر را می‌بیند می‌گوید اگر این مرد است مرد ما چیست؟ مثلاً با این دماغش، کچل است و... آن مرد هم بگوید من که امروز ده‌تا خانم دیدم که همه‌شان از خانم من بهتر بودند برای چه من باید حمالی این را بکنم؟! شما دقت کنید، به این حرف‌ها می‌خندید ولی این حرف‌ها واقعیت دارد و دیگر جایی توقف ندارد. این مسیر کشف حجاب را بیرون بزنیم، لخت شویم و... اولش همین‌طور است ولی ته آن این است که الآن در 60- 70 درصد شهرهای جهان اتفاق افتاده است یعنی 75 درصد، 60 درصد پدران بچه‌ها معلوم نیست چه کسانی هستند! چون مردها کاری ندارد مردها می‌آیند با خانم یک لذتی می‌کند می‌رود پی کارش. آن زن است که باید بچه به دنیا بیاورد، 9 ماه آبستن است. وفا و عاطفه زن و مادر. مادر که نمی‌تواند بچه‌اش را رها کند اما مرد رها می‌کند و می‌رود. اگر راجع به این مسائل بگوییم، من اصلاً راجع به آخرت و اخلاق و تقوا حرفد نمی‌زنم چون خیلی‌ها هستند که مذهبی نیستند فقط به دنیایشان فکر می‌کنند خب شما هم به دنیایت فکر کن. دنیای ما را خراب می‌کند بچه‌های حرامزاده زیاد می‌شوند. زنان بی‌سرپرست، زنان خیانت شده زیاد می‌شوند. بعد به زن می‌گویند تو خودت باید بروی – الآن هست – گفتند زن باید از قید مرد و خانواده آزاد بشود مرد هم گفت خیلی پیشنهاد جالبی بود اتفاقاً ما هم موافق‌تر هستیم چون ما از قید زن آزاد می‌شویم. چه کسی گفته من باید برای تو مسکن و لباس و بهداشت و امنیت همه چیزهایت و نفقه‌ات با من باشد مگر من نوکر تو هستم؟ من چه نیازی به تو دارم در خیابان انواع و اقسام خانم‌ها هستم می‌روم با آن‌ها نیازم را برطرف می‌کنم. مغز خر خوردم که امضاء کنم باید خانه و امکانات و تعهد و بچه را به تو بسپارم؟ مدام به زن تعهد بدهم؟ خب نمی‌دهد. اکثر مردان دنیا از ازدواج فرار می‌کنند و حاضر نیستند تعهد بدهند.

در این دو قرن اخیر، زن در جهان، در سرزمین‌های غرب‌زده و خانواده‌های غرب‌زده – البته در غیر از آن هم همین‌طور گاهی انسان بودن زن و کرامت انسانی‌اش پایمال شده و می‌شود و گاهی هم علاوه بر این که انسان بودن زن دیده نشده، زن بودن زن، انکار شده است یعنی گفتند مرد ملاک زن است! بزرگترین مردسالاری این است که به زنان بگویی شما از زن بودن خودتان ناراحت باشید! مدام تلاش کنید که شبیه مرد بشوید. این توهین به زن است. مگر مرد، معیار ارزش‌های زنانه است؟ یک ارزش‌های انسانی داریم که مرد و زن مساوی هستند. جاهایی که قرآن معمولاً می‌فرمایند مؤمنین و مؤمنات - رجال و نساء، مرد و زن، ذکر و انثی، این‌ها مسائل انسانی و الهی است. زن و مرد کاملاً یکی هستند. یک جاهایی هم مرد، مرد است و زن هم زن است و این فقط در مسائل جنسی و در رختخواب نیست نوع روانشناسی و فیزیک بدن باعث می‌شود یک جاهایی یک مسئولیت‌هایی گاهی متفاوت باشد ولی باید عدالت باشد در جمع حق و تکلیف روی هم، زن و مرد باید مساوی باشند. اما گاهی در بعضی از وظایف نه. مثلاً مرد مسئله تأمین خانواده را دارد. زن وظیفه اقتصادی ندارد البته حق اقتصادی دارد، یعنی زن می‌تواند مالک باشد، می‌تواند مستقل کار کند، می‌تواند تجارت کند، علم، سیاست، امر به معروف، نهی از منکر، این چیزهایی که در اسلام 1400 سال است که جزو بدیهیات دانسته می‌شود این‌ها بعد از چند قرن، تازه در 150 سال اخیر، در غرب و دنیا به عنوان دستاوردهای حقوق زن تازه به آن رسیده‌اند آن هم نه کامل. یعنی حق مالکیت برای زن، یک چیزی است که 150 سال بیشتر نیست که در غرب آمده است ولی شما ببینید در صدر اسلام، خانم پیامبر(ص) تاجر است و تجارت خارجی دارد. زنان مالکیت مستقل در جهان اسلام دارند. زنان سیاسی هستند. در بیعت با پیامبر(ص) قرآن می‌فرماید مردان بیعت کردند کردند، ولی خانم‌ها خودشان جداگانه تصمیم می‌گیرند. به زنان بگو پدران و شوهران شما هر موضعی گرفته‌اند به خودشان مربوط است ولی شما مستقلاً بیایید بیعت کنید و رأی بدهید. خب حقوق سیاسی و... این چیزهایی که در 1400 سال پیش در اسلام، جزو بدیهیات فقه و حقوق ما بوده، حالا این‌ها در 150 سال اخیر،‌ به عنوان شعارهای مطالبات مثلاً زنانه و فمینیستی در غرب مطرح شده که به بخشی از آن در همین صد سال رسیده‌اند، به بخشی از آن 30- 40 سال است رسیدند و بخشی از آن هنوز هم بعضی‌ها نرسیدند.

انسانیت زن، و زن بودن این انسان به اسم سنت یا مدرنیته، تخریب شده است. به اسم رهایی زن، زن را به شکلی درمی‌آورند که مرد می‌خواهد. رهایی زن اگر به معنی برهنگی زن در عرصه عمومی است این همان چیزی است که به نفع مردان است. همین الآن شما در دنیا رأی‌گیری کنید اکثر قریب به اتفاق مردان جهان مخالف حجاب هستند طرفدار کشف حجاب هستند. اگر دین و اخلاق نباشد. می‌گوید کمال زن این است که مدام شبیه مردان بشود. این دیدگاه با این عنوان. البته یک طرف آن هم ظلم‌های کلیسا و دین در غرب به زن بود. یک بخش هم ظلم‌های غیر دینی، غیر مسیحی به زن بود، ظلم‌هایی که مردان ظالم و فاسد در دنیا علیه زنان‌شان، دختران‌شان و مادرشان کردند و گاهی هم الآن می‌کنند. همه جا، اینجا هم گاهی هست. اما وقتی که می‌خواهی به این اعتراض جمعی سازمان یافته علیه خودکامگی و ستم اعتراضی بکنی اسم آن را ستم مردان می‌گذارد! خیال می‌کنند این مربوط به زن و مرد بودن است نمی‌فهمد این مربوط به آدم بودن یا آدم نبودن است. زن و مرد یا آدم هستند یا نیستند. انسان هستند یا نیستند. این به زنانگی و مردانگی کاری ندارد. مرد بی‌شرف و بی‌حیا، زن بی‌شرف و بی‌حیا، هر دویشان هستند. زنان و مردان باشرف، و با شرم، همه‌شان هستند. زن ظالم داریم،‌ مرد ظالم داریم. ظلم بد است نه مرد یا زن بودن! مرد بودن یا زن بودن نه افتخار است نه ننگ است. هیچی نیست بلکه دوتا موقعیت است. اصلاً مگر ما تصمیم گرفتیم که مرد باشیم یا زن؟ ببینید هرچه که شما خودتان تصمیم نگرفتید نه افتخار است نه ننگ است. مرد هستم یا زن؟ در خانواده ثروتمند بودم یا فقیر؟ سیاهپوست هستم یا سفیدپوست؟ شرقی هستم یا غربی؟ صد سال پیش به دنیا آمدم یا پانصد سال بعد؟ مگر ما تصمیم گرفتیم؟ حتی مذهب. مذهبی که در شناسنامه‌های ما هست ما در خانواده مسلمان به دنیا آمدیم مسلمان هستیم، این هم به درد دنیا می‌خورد این به درد آخرت نمی‌خورد. هر مقداری که واقعاً مسلمان می‌شویم به درد ابدیت ما می‌خورد یعنی عقیده، اخلاق، عمل. و الا این که در شناسنامه‌های ما نوشته فلان! بنابراین مطالبات باید باشد اما مطالبات درست، و این که در غرب این دیدگاه‌ها بوجود آمد که برای احیای حقوق زن، باید ازدواج نکنید، باید خانواده تشکیل نشود، باید – معذرت می‌خواهم- فسادهای اخلاقی و همجنس‌بازی باشد، این‌ها برای احیای حقوق زن است. این‌ها انحرافات بزرگی بود که پیش آمد، در جواب ظلم‌های بزرگی که به زن شد چه به اسم مسیحیت و کلیسا، چه به اسم ضد کلیسا و روشنفکری و سرمایه‌داری بعد از رنسانس اتفاق افتاد. من اگر تعابیری که بعضی از فیلسوفان بزرگ غرب راجع به انسان بعد از رنسانس به کار بردند برای شما بخوانم واقعاً خودم شرمنده می‌شوم. صریح می‌گویند زن انسان نیست، آدم نیست. البته اگر عبارات آن‌ها را بخواهید این‌جا دارم ولی نمی‌خواهم جسارت بشود. این‌ها تعابیری راجع به زن دارند که اگر باور نمی‌کنید بخوانم، فقط طبقات پایین و بی‌سوادشان این حرف‌ها را نمی‌زنند بین اندیشمندان غرب این حرف‌ها را زده‌اند. اولش هم البته با استدلال‌های ظاهراً فلسفی روشنفکرانه شروع می‌شود یعنی شما دومین رساله کتاب "جان‌لاک" که از پدران لیبرالیزم و جامعه مدنی است بخوانید. تعابیری که "ژان‌ژاک روسو" در «استدلالی بر اقتصاد سیاسی» دارد حتی تعابیری که "کانت" در رساله «مناسبات بین دو جنس (زن و مرد)» دارد. آن‌ها هم این مسئله را مطرح می‌کنند که بیاییم ازدواج را برداریم خانواده‌ای نباشد. هیچ زن و مردی به هم تعهد نداشته باشند. این نگاه را چپ‌ها و راست‌ها به شکل‌های مختلف گفتند و من دو – سه‌تا تعبیر را این‌جا از بعضی از مقالات آورده‌ام که فقط به عنوان نمونه عرض کنم.

«هری استال» که از اولین زنانی است که این خط‌ها را در اروپا و انگلیس راه انداختند می‌گوید که به تمام زنان جهان نصیحت می‌کنم که ازدواج نکنید و از زندگی با مردان متعدد به انتخاب خودتان لذت ببرید! خب این توصیه اول به مردها شده بود. مردها این کار را می‌کردند به همین دلیل هم این‌ها کردند. بعد این خط مطرح شد که اصلاً زن و مرد چیست؟ ما اصلاً به تفاوت‌های جنسی کاری نداریم. گفتند یک جنس داریم که زیست‌شناختی است خب زن و مرد بدن‌شان و نقش‌شان در تناسل مشخص است. اما یک جنسیت داریم، جنس و سکس یک بحث زیست‌شناختی است. بعد یک چیزی داریم به نام جندر (gender) که عبارت می‌شود از "جنسیت" یک مسئله فرهنگی اجتماعی است. باید با این مبارزه کنیم. ما متأسفانه زن هستیم حالا که متأسفانه طبیعت به ما ظلم کرده و ما زن شدیم – ببینید نگاه‌شان به زن چه نگاهی است – حالا یک کاری کنیم که صددرصد شبیه مردان بشویم. مرد و زن با هم مساوی باشند و حتی خط مبارزه با مرد و با خانواده و با ازدواج. البته یک علت اصلی آن ظلم مردان است یعنی مردان ظالم و فاسد و دیکتاتور همین الآن این‌ها می‌گویند، همین الان خشونت علیه زن و خانواده در همین اروپا از همه جای جهان بیشتر است یعنی قطعاً کمتر نیست. من یک وقتی دانشگاه سوئد دعوت بودم یکی از خانم‌های ایران که آن‌جا دکتر بود و خانم خیلی محترمی بود ایشان می‌گفت من برای کمک خرجی کارهایم پای تلفن هستم مثل 110 که ما می‌گوییم یک تلفنی است برای خانم‌هایی که کتک می‌خورند در سوئد که در اروپا یک کشور نسبتاً متمدن و مرفّه و بیمه و تأمین اجتماعی‌اش از بقیه کشورها بیشتر و بهتر بود. ایشان می‌گفت آن روزهایی که از سر کار پای تلفن می‌آیم از صبح که می‌نشینم تا آخر شب که می‌آیم این تلفن قطع نمی‌شود. از بس مردها خانم‌هایشان را کتک می‌زنند. مست می‌کنند می‌آیند می‌زنند. پدرش، برادرش، شوهرش، پسرش، گفت مواردی است که یعنی بدن‌شان سیاه می‌شود دست و پایشان می‌شکنند، می‌کشند، در خانه حبس‌شان می‌کنند. می گفت ما در ایران که بودیم یک دهم این اتفاقات نبود یا دوتایی‌شان معتاد به ماری‌جوآنا و مواد مخدر هستند یا دوتایشان روابط خارج از خانه با مردان و زنان دیگر دارد. خب سر همین‌ها هزارتا مسئله درست می‌شود. سر بچه‌ها با هم دعواست که این بچه چه کسی است! طرف به خانمش می‌گوید که – این صحنه در خود انگلیس در یکی از خانواده‌ها اتفاق افتاده عینی است – به خانمش می‌گفت که من این تعطیلات را می‌خواهم با فلانی بروم. او کیست؟ او زن یک آقای دیگری بود! بعد خانمش هم گفت که من هم دارم با فلانی می‌روم با یک مرد! بعد برای همدیگر قشنگ آرزوی موفقیت کردند که من با زن او می‌روم تو هم با آن مرد برو که این تعطیلات، این 3- 4 روز به ما خوش بگذرد بعد بیاییم برای هم خاطرات‌مان را تعریف کنیم. خب این خانواده است؟ این اعتماد است؟ این چیست؟

دقت کنید! دعوت به کشف حجاب با این عنوان که می‌خواهیم آزاد باشیم بدن‌مان است، می‌خواهیم هرطوری که می‌خواهیم باشیم ریشه‌های این‌ها کجاست و نتایج آن چه خواهد بود؟ با شعار استیفای حقوق زن، از قرن 19 اعلام کردند که تفاوت‌های جنسی بین زن و مرد را باید به کلی نادیده بگیریم.

"وُلستون کرافت" می‌گوید تمام چیزهایی که می‌گویند فرق زن و مرد است این‌ها ناشی از محیط جامعه است با اصلاحات اجتماعی تمام این‌ها را باید برطرف کنیم. لباس، زنانه مردانه نداریم، دستشویی‌های زنانه و مردانه یعنی چی؟ برای چه دستشویی زنانه و دستشویی مردان؟! حمام، خوابگاه یعنی چی؟ تلاش برای این که نگاه زن به خودش و به جایگاه اجتماعی خودش تغییر کند کم‌کم قوانین دستگاه‌ها با این شعارها تغییر پیدا کنند. زن را باید از خانواده نجات بدهیم! خانواده باعث بدبختی زن است. خانواده را نابود کنیم. خانه‌ها را ترک کنیم. خانه ترک معنی‌اش این نیست که در جامعه کار نکنید. این کاری که شماها دارید می‌کنید شماها خانم‌هایی هستید که دوتا مسئولیت را دارید انجام می‌دهید یعنی هم مراقب خانواده‌تان هستید هم دارید یک فعالیت اجتماعی، اقتصادی، علمی و سیاسی انجام می‌دهید با حفظ کرامت زنانگی‌. شما در دوتا جبهه دارید می‌جنگید و جهاد می‌کنید. شما زنان مجاهد هستید. اما کسی که این حرف‌ها را می‌زند می‌گوید خانه، همسر، فرزند این‌ها یعنی چه؟ چه تعهدی؟ به آن‌ها گفتند این‌قدر در خانه جان نکَنید عین چی! بعد گفتند بیایید در کارخانه‌های ما جان بکَنید عین چی! دقت کردید؟ برای چه این‌قدر در خانه‌هایتان مفت جان می‌کَنید؟ حالا بیایید در کارخانه‌های سرمایه‌دارها جان بکَنید!

حالا ببینید بعضی از اصولی که این‌ها صد سال است دارند روی آن کار می‌کنند که الآن در ایران در همین قضایای اخیر، این‌ها را گفتند! در فضای مجازی، در ماهواره‌ها گفتند که به این بچه‌ها یاد بدهند که آی جلو بیا، تو باید آزاد باشی، روسری‌ات را بردار، آتش بزن،‌ شلوارهایتان را پایین بکشید و... از این کارها کردند. این که می‌گویم – نخندید – یک ماه پیش در اروپا الآن بروید رجوع کنید 30- 40 روز پیش در اروپا به اسم دفاع از دوچرخه‌سواری که کار بسیار خوبی هم هست هزاران هزار زن و مرد سوار دوچرخه آمدند بسیار عالی، همه لخت مادرزاد! خب می‌خواهید از دوچرخه دفاع کنید چرا شلوارهایتان را درمی‌آورید؟ همه‌شان مرد و زن لخت مادرزاد در خیابان رکاب دوچرخه می‌زدند! دوچرخه سواری باید رایج بشود. ما نفهمیدیم ربط دوچرخه‌سواری با شلوار چیست؟ ببینید این فرهنگ است. می‌خواهد از هر چیزی به این سمت بکشاند. الآن در غرب می‌گویند در این 2030 به ما دستور می‌دهند که دختر زیر 18 سال کودک است! از چه نظر؟ نباید ازدواج کند. بعد می‌گویند کودکی که حتی توی مدرسه ابتدایی می‌رود باید آزادی رفتار جنسی داشته باشد. آن کودک نیست؟! لذا در مدرسه‌های ابتدایی، چون دخترها زود بالغ می‌شوند دختر در مدرسه ابتدایی بالغ است اصلاً زن می‌شود به لحاظ بدنی، نه لزوماً فرهنگ. می‌گویند آن‌جا به آن‌ها آموزش بدهید که لوازم ضدبارداری که ایدز نگیرند و بهداشت را رعایت کنند. به دختران در مدرسه ابتدایی بگویید این هم به عنوان یک خدمت می‌دانند که مراقب باشید بچه‌دار نشوید یا ایدز نگیرند ولی اصل روابط مشکلی ندارد! آن‌جا نمی‌گوید زیر 18 سال کودک است. آن‌جا مطرح نیست. فقط می‌گوید زیر 18 سال نباید ازدواج بکند چون کودک‌همسری می‌شود! یعنی مثلاً یک دختر 17 ساله که بالغ و از هر جهت آماده ازدواج است او کودک حساب می‌شود! ولی دختر مدرسه راهنمایی یا ابتدایی که بالغ شده، می‌گوید می‌تواند روابط جنسی داشته باشد فقط لوازم بهداشتی در اختیارش قرار بگیرد! ببینید این‌ها مرض است.

من عرضم را ختم می‌کنم. این اصولی که عرض کردم این‌ها 70- 80 سال است در غرب،‌100 سال است آن‌جا گفتند مسلط شدند و خانواده‌ها را نابود کردند دیگر نمی‌شود درست کرد. به شما بگویم وقتی خانواده خراب شد و نابود شد این طوری نیست که بگویید حالا چسب برمی‌داریم دوباره می‌چسبانیم! این‌طوری نیست. دیگر یا تا همیشه می‌رود یا تا نسل‌ها می‌رود. دیگر نمی‌توانند ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهد. الآن با این فرهنگ بار آمده که نمی‌تواند به یک نفر قانع باشد! می‌گوید ما یک بار زندگی می‌کنیم برای چه کل آن را بخواهیم با یک نفر سر کنیم. این دیدگاه است. نگاه‌شان به زندگی این است.

ببینید اصولی که عنوان کردند آن‌جا اجرایی کردند حالا نوبت ماها هم هست. 1- بدن زن متعلق به خود اوست و به هر نحوی که می‌خواهد باید از اندام خود باید استفاده کند! این که بدن زن متعلق به خودش است خب بدن همه متعلق به خودشان است. بله، این درست است. البته در نگاه الهی شما می‌دانید بدن ما هم برای خودمان نیست. بدن ما هم «‌إنا لله» ما برای خداییم. خدا این بدن را به ما داده است و در برابر این بدن برای ما مسئولیت تعریف کرده است گفته شما نمی‌توانید به این بدن صدمه بزنید و نمی‌توانید خودکشی کنید نمی‌توانید کاری کنید که بی‌حرمت و بی‌آبرو بشوید. نمی‌توانید این بدن را در هر نوع رفتار جنسی به کار بگیرید. رفتار جنسی باید با اخلاق توأم باشد. در همین قضایا هم گفتند، گفتند بدن خودم هست لباس خودم هست! خیلی خب، بله بدن خودت است لباس خودت است اما خیابان خودت که نیست! خیابان که برای تو نیست. این‌جا عرصه عمومی است. شما در اتاق شخصی خودت اتاق خودت است حتی در هال خانه‌تان، شما برادر دارید، خواهر دارید پدر دارید، مادر دارید،‌ مگر می‌توانی بگویی بدن خودم است، خانه خودم است بعد لخت جلوی آن‌ها بیایی. همان‌جا هم نمی‌توانی این کار را بکنی. حریم خصوصی اختیارات کامل داری. حریم نیمه عمومی اختیارات‌تان نیمه می‌شود. وقتی از خانه بیرون آمدی دیگر در خیابان، خیابان که برای تو نیست که بگویی بدن خودم هست لباس خودم هست. من به حجاب عقیده ندارم بنابراین نمی‌خواهم حجاب داشته باشم! خب من هم به امنیت خانه شما عقیده ندارم شب می‌خواهم از دیوار آن داخل بیایم! من به چراغ قرمز عقیده ندارم نمی‌خواهم پشت چراغ قرمز بایستم. مگر این‌طوری است؟! شما عقیده نداری به بقیه صدمه می‌زنی. مسئله عمومی است، حق‌الناس است.

یکی از دوستان ما می‌گفت توی سنگاپور توی اتوبوس شما آدامس بجوی بازداشت و جریمه می‌شوی. گفتم برای چی؟ گفت گفتند برای این که ممکن است آدامس را پشت صندلی بچسبانی و بروی! طرف می‌گوید دهن خودم است آدامس خودم است او می‌گوید بله ولی اتوبوس خودت نیست. جریمه‌ات می‌کند.

من یک وقتی دار دانشگاه توکیو دعوت بودم – من این را خودم دیدم – نه این که در اماکن سربسته سیگار کشیدن ممنوع بود بلکه در خیابان در فضای باز هم، ممنوع بود. من می‌دیدم هر چندتا چهارراه سطل‌های زباله هست این‌هایی که می‌خواهند سیگار بکشند باید بروند کنار سطل آشغال بایستند سیگارشان را بکشند ته سیگار را بیندازند بعد راه بیفتند اگر در خیابان (توکیو) راه بیفتی سیگار بکشی و راه بروی می‌گفتند جریمه می‌کنند. او بگوید دهن خودم است سیگار خودم است. تازه در فضای باز. در خود آمریکا شیشه مشروب را شما نمی‌توانید در خیابان دست‌تان بگیرید بروید باید در یک پاکتی بگذارید که از بیرون دیده نشود. کنار خیابان نمی‌توانید بایستید فاحشگی خیابانی بکنید. البته می‌کنند ولی خلاف قانون است. می‌گوید فاحشه‌خانه داریم برو آن‌جا مالیات بده، ایدز هم نگیر، بروید آن‌جا کارهایتان را بکنید. در خیابان نباید این کارها را بکنید. خب همه جا – عرض کردم حتی در هلند – این خانم را گرفتند. این کاسه داغ‌تر از آش است. آن‌جا تحمل نکردند که این خانم...

2-زنان حق دارند هرقدر می‌خواهند از بدن خود به هر شکلی لذت ببرند و هیچ کس به نام اخلاق یا قانون یا مذهب حق مزاحمت ندارد.

3-لذت جنسی نباید در چارچوب خانواده محدود شود! یعنی ما فقط با ازدواج و همسر نیست هر کسی با هرکسی و هر جایی.

4-تفاوت بین زن و مرد به کلی باید انکار شود. زنان کار مردانه و مردان کار زنانه در مسائل جنسی.

5-روابط همسری طولانی‌مدت در قالب ازدواج، مانع لذت‌های جدید جنسی و تجربه آزاد است! یعنی این که یک زن بگوید با یک مرد، مرد هم بگوید من فقط با این زن و با کسان دیگری رابطه نداشته باشم، این می‌گوید یعنی چی؟ آن وقت باید دعوت به انقلاب جنسی و باید از قید خانواده و ازدواج رها شد. آن اولی از برهنگی و بعد روابط جنسی و فحشا، بعد نابودی خانواده، بعد این که در روابط بچه درست می‌شود.

6-سقط جنین راهی است برای آزادی زن و فرصت دادن به لذت جنسی. یعنی وقتی با افراد مختلف روابط داری بچه بوجود می‌آید، خب تند تند بچه‌ها را بکشید!

موج گریز از خانه و خانواده به جای اصلاح و به جای خدمت به زن و این که امنیت زن را بالا ببرد زن را به ابزار سکس مردان برای مردان تبدیل کرد و هم امنیت زن را از بین برد. زنی که پدر و شوهر و خانواده‌اش پشت او نیستند کنارش نیستند دژی ندارد، نقطه امنی ندارد، این زن که در عرصه عمومی رهاست، مردان متعدد او را هوس می‌کنند و دنبالش می‌روند. همه جای دنیا همین‌طور است. در اروپا در یکی از کشورهای آنگلوساکسون اروپا یک خانم ایرانی هم آن‌جا بود می‌گفت شما فکر نکنید که اگر آزادی جنسی زیاد شود خشونت جنسی کم می‌شود، نه. بیشتر می‌شود. تجاوز بیشتر می‌شود. وقتی برهنگی می‌شود تجاوز مردان به زنان هم بیشتر می‌شود و هم خشن‌تر می‌شود. می‌گفت آمارهای این‌جا خیلی بالاست. بعد می‌گفت با این که می‌دانند من خانم این کاره نیستم می‌روم اتاقی اجاره می‌کنم می‌بینم اهالی همان ساختمان به من نظر دارند با این که خودش با ده‌تا زن دیگر هم هست. وقتی که می‌فهمد من مجردم همسر ندارم روی من می‌خواهند برنامه اجرا کنند. منتهی من چون دسترسی به پلیس و قانون دارم میدان نمی‌دهم.

به هر صورت، می‌گویند نهاد خانواده و ازدواج و همکاری با جنس مخالف که خیانت است باید این‌ها را زیر سؤال برد.

"مجد دِتِر"، می‌گوید اسم این نوع ادبیات را باید جنون خانوادگی گذاشت. این یک نوع دیوانگی است. احمقانه‌ترین حرف‌ها را با ظاهر روشنفکری داریم می‌زنیم. برای این که زن را از هر نوع امنیت و کرامت محروم بکنند. ظاهرش هم این است که ما داریم به زن‌ها خدمت می‌کنیم و این آزادی زن است. این لذت، آزادی، زندگی،‌ رهایی، اما در واقع استثمار زن و بی‌دفاع کردن اوست.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha